ترسیدهاید. یک غریبه یا یک حیوان -یا یک شی- در تعقیبه شماست. به شما نزدیکتر میشود اما درست پیش از آنکه به شما برسد از خواب میپرید…» شاید به نظر کلیشه برسد، اما محققان معتقدند که این سناریوی بیشتر خوابهای بد است.
کابوس با اینکه ترسناک است، همیشه هم چیز بدی نیست
پروفسور نیلسن، روانپزشک دانشگاه مونترال میگوید: «اکثر کابوسها این گونه هستند که خطر مرگ یا آسیب یا خفگی وجود دارد و شما در تلاش برای فرار هستید. اگر شما یک تروما مانند تصادف یا شرکت در جنگ را پشت سر گذاشته باشید، این امکان وجود دارد که در کابوسهایتان این موقعیتهای خاص را دوباره تجربه کنید. کابوسها حالات متعددی دارند. به عنوان مثال، اتفاقات یا شرایطی که یک کابوس در آن رخ میدهد ممکن است عادی باشد، اما احساسات خواب بیننده سرشار از ترس، انزجار یا استیصال باشد. بنابراین اگر کابوسها تکرار شوند و آزاردهنده باشند، برای سلامت آسیبزا هستند.»
مشکلات کابوسی
پروفسور نادورف از دانشگاه روانشناسی میسیسیپی میگوید: «اگر شما کابوسهای زیادی میبینید – در شدیدترین حالت، هر شب – ممکن است دچار بیخوابی یا استرس شوید. بیدار شدنهای ناگهانی جنبهای از اختلال کابوسهای شبانه است. (به عقیده برخی کارشناسان بیدار شدنهای ناگهانی وجه تمایز میان کابوس و یک خواب صرفا بد است، اما نادورف با این مرزبندی موافق نیست.)
در افرادی که کابوسهای شدید و مزمن دارند، ممانعت از به خواب رفتن برای جلوگیری از داشتن کابوس امری شایع است. زمانی که این افراد کابوس میبینند، در ادامه شب دیگر نمیخوابند. این کمخوابی پیامدهای جدی برای سلامتی فرد دارد. خواب کم و بیکیفیت مزمن، انبوهی از مشکلات روانی و جسمی را برای فرد ایجاد میکند، مشکلاتی چون افسردگی و بیماریهای قلبی»
جمع ترسناک
پژوهشهایی درباره ارتباط کابوسهای مزمن و افکار و اقدام به خودکشی نیز صورت گرفته است. به عقیده او کابوس در افرادی که دچار افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روانی هستند، بیشتر دیده میشود. تحقیقات نشان داده است که درمان کابوسهای افراد منجر به بروز بهبودی چشمگیر در خواب، استرس اختلال پس از سانحه و دیگر اختلالات روانی مرتبط با خودکشی شده است. همه این شواهد به این معنا هستند که کابوس صرفا یکی از عوارض جانبی این اختلالات نیست.
گاهی هم کابوس ها خوب هستند
اما کابوسها با اینکه همیشه ترسناک هستند، همیشه هم چیز بدی نیستند. در بسیاری از موارد، کابوسها به فرد کمک میکند تا فشار روزی را که گذراندهاند در خواب تخلیه کنند. ضمن اینکه براساس بعضی از پژوهشها کابوسها میتواند به برخی از افراد در مدیریت استرس کمک کند. نیلسن میگوید: «ما از زمان فروید میدانیم که نگرانیهای کنونی ما در خوابهایمان بازتاب مییابد.»
صحبت کردن درباره کابوسها با روانکاو میتواند ارتباط میان کابوس و زندگی روزمره را هویدا کند و دیدی درونی از احساسات و ترسهای ما را در اختیارمان بگذارد. به گفته نادورف همراه با ارائه دیدی درونی، کابوسها میتوانند نوعی از «درمان مواجههای» باشند. روشی که امروزه بهترین راه درمان فوبیاهای مختلف و اختلال استرس پس از سانحه است.
به عنوان مثال اگر کسی از سگ میترسد، در این روش فرد همراه با مشاورش و یک سگ کوچک در اتاقی قرار میگیرد. در اثر مواجهه با منشأ ترس در یک محیط امن، فرد روش مدیریت ترس خود را فرا میگیرد. در حالی شبیه به این، کابوسها -به خصوص آنهایی که شامل اتفاقی ناراحتکننده میشوند- میتوانند به ذهن فرد اجازه دهند تا آن موقعیت را دوباره تجربه کند و از آن گذر کند.
فرار بدترین کار ممکن است
اما قضایا همیشه به این ترتیب نیست. نادورف ادامه میدهد: «در حین درمان مواجههای بدترین کاری که میتوان انجام داد این است که به فرد اجازه داد تا در حالتی که به شدت مضطرب است، موقعیت را ترک کند.» این فرار، ترس را تقویت میکند، چرا که به مغز نشان میدهد که با فرار کردن میتوان موقعیت را حل کرد. اگر کابوس تکرارشونده فرد، هر بار قبل از به اوج رسیدن سناریو قطع شود، ترس فرد تشدید میشود.
درمان دارویی
اگر خواب شما به طور مستمر توسط کابوسها قطع شود، یا فوبیاها یا احساسات منفی شما را تشدید میکند، این به آن معنی است که خوابهایتان ناسالم هستند. به گفته نادورف دو نوع درمان برای کابوس وجود دارد. یکی استفاده از داروی فشار خون پرازوسین است که پاسخ بدن به استرس را کاهش میدهد، اما در صورت قطع مصرف، کابوسها دوباره باز میگردند. روش دوم بررسی کابوسها به کمک یک مشاور است، به طوری که داستان طوری پیش میرود که دیگر ترسناک نباشد. در ادامه با قدرت تخیل، یک رؤیا جایگزین کابوس میشود. این نوع از تمرینات روزانه میتواند کابوس را تغییر دهد، حتی زمانی که فرد خواب است. در پایان این نکته مهم یادتان باشد که در مورد کابوسها این جمله فلسفی بهترین شیوه برخورد است: «شاید مواجهه با ترسها کار بسیار سختی باشد، اما برای پایان دادن به کابوسها بهترین روش است.»
{ منبع : هفتستان }
نظرات کاربران